فراموش کردن رو احتمالا تا حالا همه مون تجربه کردیم:
- مثلا یادمون میره کلید خونه رو برداریم و پشت در میمونیم.
- یا یادمون میره کلید ماشین رو از توی ماشین بیاریم بیرون و در رو می بندیم.
- یادمون میره دارومون رو سر وقت بخوریم.
- یادمون میره یه قبضی رو سر وقتش پرداخت کنیم.
- یادمون میره یه چیزی رو به موقع تسویه حساب کنیم.
- یادمون میره یه چیزی رو به موقع تمدید کنیم.
- بعضی از خریدهای لیست خرید رو یادمون میره.
- کلا یکی از کارهایی که می خواستیم در طول روز انجام بدیم رو یادمون میره.
- می خواستیم زنگ بزنیم به یکی از دوستامون ولی یادمون میره.
- یادمون میره که یه قراری داشتیم.
- یادمون میره تولد دوست جدیدمون چه روز و ماهی بود.
بعد از اتفاق افتادن هر کدوم از این فراموشی ها یه حس ناخوشایندی رو تجربه می کنیم. کم یا زیاد.
هر کسی تلاش می کنه برای اینکه این لحظه های فراموشی براش پیش نیاد و همه کارها و قرارها و چیزها یادش بمونن یه راهکارهایی بسازه:
- یکی رو دستش ضربدر میزنه. به یاد ایام قدیم که «پاک یادت نره» بود. (تو یادته؟)
- یکی توی یه برگه ای یا دفتری یادداشت می کنه.
- یکی ممکنه توی یه تقویم چاپی یا دیجیتالی ثبتش کنه.
- یکی ممکنه رو استیکر بنویسه و بچسبونه به یه جایی که جلوی چشمش باشه.
به هر حال هر کسی دنبال یه راهی میگرده که کمکش کنه چیزها و کارها کمتر از یادش برن.
بعضی وقت ها اگر مثلا یادمون بره برای فردا شیر بخریم تنها اتفاقی که میوفته اینه که فردا با صبحانه شیر نمی خوریم. اما بعضی موقع ها مثلا ممکنه روز سالگرد ازدواجمون رو فراموش کنیم و یارمون یا خودمون دلگیر بشیم.
فراموش کردن تولد
روز تولد هر کسی معمولا از اون چیزاییه که هیچ کس دلش نمیخواد اطرافیانش یادشون بره. احتمالا خیلیامون از چند روز یا حتی چند هفته مونده به تولدمون ته دلمون دوست داریم که آدم های زندگی مون تولدمون رو یادشون باشه و بهمون تبریک بگن یا حتی چیزای هیجان انگیزتر! مثلا برامون تولد بگیرن. بهمون کادو بدن. خلاصه هر جوری که آدم های عزیزمون تولد ما رو یادشون باشه و بهمون یادآوری کنن و بهمون تبریک بگن خوشحال میشیم. (البته این لزوما برای همه مون شاید صادق نباشه. شاید هر کدوم از ما به هر دلیلی خوشمون نیاد.)
بعضی وقتا حتی این انتظار انقدر زیاده که اگر اطرافیانمون یادشون نباشه ما ناراحت میشیم. فکر می کنیم که حتما براشون مهم نیستیم یا دوستمون ندارن.
بعضی وقتا ممکنه خودمون دلمون بخواد با تبریک تولد یکی از دوستامون یا عشقمون یا هر کسی خوشحالش کنیم. کلی تلاش می کنیم که یادمون باشه ولی به هزار و یک دلیل مثل مشغله های فکری روزمره یا هر چیز دیگه ای فراموش می کنیم و بعدا مثلا با دیدن استوری اینستاگرامشون یهو یادمون میوفته و غصه می خوریم که چرا باز یادم رفت؟
تازه وضعیت زمانی بدتر میشه که میخواستیم براش تولد بگیریم یا کادو بگیریم. اون وقته که دیگه فشار زمان و شرایط ممکنه حال بدمون رو تشدید کنه.
بعضیا اما تولدا خوب یادشون میمونه. احتمال اینکه مثلا تولد دوستاشون یا اعضای خانواده شون رو فراموش کنن خیلی کمه. بعضی از اونایی هم که ممکنه فراموش کنن یه کارایی براش می کنن. مثلا توی تقویم گوشیشون ذخیره می کنن. یا از برنامه های مشابه دیگه استفاده میکنن.
تو از کدومایی؟ از اونایی که خوب تولدا یادت میمونه؟ یا از اونا که یادت میره و به یه کمک نیاز داری برای اینکه یادت بمونه؟ تو از چی کمک می گیری؟
Photo by Kelly Sikkema on Unsplash