سید احمد خمینی - Ahmad Khomeini
صفحه سید احمد خمینی رو برای دوستات بفرست

سید احمد خمینی(Ahmad Khomeini)


سید احمد مصطفوی (۲۴ اسفند ۱۳۲۴ – ۲۵ اسفند ۱۳۷۳) معروف به سید احمد خمینی، دومین پسر سید روح‌الله خمینی، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، بود. خمینی در سال‌های پیش و پس از انقلاب در سازماندهی روابط پدرش با مسئولان نقش مهمی داشت. او نیز نماینده دوره دوم در مجلس خبرگان رهبری، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.

نهی شدن از نخست‌وزیری در دولت ابوالحسن بنی‌صدر، نقشش در تخریب آرامگاه رضاشاه، نقشش در اعدام‌های سال ۱۳۶۷ و اتهام جعل دست‌خط پدرش، از موارد مورد توجهی هستند که پیرامون خمینی مطرح شده‌اند.

کودکی و نوجوانی

سید احمد مصطفوی در ۲۴ اسفند ۱۳۲۴ هجری خورشیدی در شهر قم به‌دنیا آمد. او پس از دورهٔ ابتدائی، ادامه تحصیل در علوم جدیده را برگزید. او به ورزش فوتبال روی آورد و هم‌زمان با تحصیل، عضو تیم فوتبال قم شد و مدتی نیز کاپیتان این تیم بود.

او پس از گرفتن دیپلم در رشتهٔ علوم طبیعی به تحصیل علوم دینی روی آورد، البته پیش از آن و توأم با تحصیل علوم جدید، نیز به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخته بود. دو دورهٔ مقدماتی و سطح حوزهٔ علمیه را طی کرد و هم‌زمان با تحصیل به تدریس سطوح قبلی نیز اشتغال داشت و پس از آن دروس خارج فقه و اصول را فرا گرفت.

برخی از استادان حوزوی او عبارتند از: سید روح‌الله خمینی (درس خارج فقه)، سید مصطفی خمینی (خارج اصول)، محمد فاضل لنکرانی (خارج فقه) سید موسی شبیری زنجانی (خارج فقه) محمد محمدی گیلانی (شرح منظومه)، غلامرضا رضوانی (اسفار)، سید محمد ابطحی کشانی (سطح و خارج)، صادق خلخالی (سطح) و سید محمدباقر سلطانی

ازدواج و فرزندان

سید احمد خمینی در تاریخ ۱۳۴۸/۷/۱۱ با دختر سیدمحمدباقرسلطانی طباطبایی ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نام‌های: سید حسن خمینی، سید یاسر خمینی و سید علی خمینی بود که همگی معمّم هستند.

حضور در عراق

احمد خمینی دوران تبعید پدرش را بیشتر در قم و لبنان گذراند. او گهگاه نیز برای دیدار با والدینش به عراق می‌رفت. گذرنامه و مجوز سفر او با وساطت امیرعباس هویدا صادر شده بود.

وی ابتدای حضور روح‌الله خمینی در تبعید، برای حضور در عراق و دیدار پدرش به‌صورت غیرقانونی از مرز خارج می‌شد که این امر حساسیت ساواک را برانگیخته بود. در یکی از نامه‌های ساواک در خصوص حضور وی در سال ۱۳۴۴ در عراق و دیدار با پدرش چنین آمده‌است:

«۱۹/۸/۴۴ – خیلی محرمانه

به: ریاست شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)

درباره: احمد مصطفوی خمینی فرزند روح‌الله

خواهشمند است دستور فرمایید چنانچه نامبرده بالا تقاضای صدور یا تمدید گذرنامه و پروانه خروج نمود قبل از هر گونه اقدام مراتب را به این سازمان اعلام نمایند.

از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور. سپهبد نصیری»

چندین فقره بخشنامه و دستورالعمل مشابه از رئیس کل ساواک، اداره سوم و اداره نهم و ساواک شهر قم، در رابطه با پرونده سید احمد خمینی وجود دارد.

هنگامی ساواک مرکز از سفر احمد خبردار می‌شود که تلفنگرام فوری از ساواک همدان بدین شرح می‌رسد: «روز گذشته سید احمد خمینی فرزند روح‌الله خمینی از عراق وارد و… در منزل شهاب الدین اشراقی سکونت اختیار نموده‌است.»

در ذیل همین تلفنگرام، ساواک کل در مرکز می‌نویسد: «آقای صابری به ساواک قم بنویسید. این شخص در هفته گذشته از عراق به قم مراجعت نموده و پس از ورود به قم جهت ملاقات اشراقی به همدان رفته، ضمن اینکه ساواک قم در این زمینه اطلاعی نداده، این فعالیت‌ها را نموده – دستور مراقبت بدهید. اعمال وی دقیقاً تحت نظر باشد هدف از آمدن وی روشن گردد.»

متعاقب این گزارش و دستورالعمل‌های بعدی، ساواک قم، مراقبت از منزل خمینی و رفتارهای احمد را افزایش می‌دهد. اما چند ماه پس از این دوباره احمد مخفیانه از مرز عبور می‌کند و این بار نیز ساواک در هنگام بازگشت او، در مرز از سفر وی خبردار می‌شود.

احمد در نخستین اقامتش در نجف در سال (۴۴ و ۴۵) تکمیل آموزش دینی نزد پدر و برادرش را ادامه داد و حدود ۵ ماه بعد مخفیانه به ایران آمد. در مسیر بازگشت در مرز خسروی بازداشت و به سازمان امنیت آنجا منتقل شد و اسناد و در پرونده‌های ساواک نشان می‌دهند او در بازجویی‌هایش مأموران را فریب می‌دهد و هویتش در مرز برای ساواک شناخته نمی‌شود و پس از آزادی، از طریق کرمانشاه و همدان راهی قم می‌شود.

احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانواده‌های زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیام‌ها و سفارش‌های پدرش به منسوبان و نمایندگان شرعی خمینی در ایران و تنظیم امور بیت پدرش در قم می‌پرداخت. در پایان سال ۱۳۴۵ دوباره عازم عراق می‌شود و این بار مخفیانه از طریق خرمشهر به آن سوی مرز می‌رود و پس از یک هفته، خود را به نجف می‌رساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمی‌آید و «عمامه» را، به دست پدرش بر سر می‌نهد.

سید احمد خمینی در دوران هویدا با گرفتن پاسپورت و به‌صورت قانونی از کشور خارج و به عراق و لبنان سفر می‌کند.

او در سال ۱۳۵۲ به عراق و لبنان رفته و در لبنان با امام موسی صدر مسائل منطقه و وضعیت شیعیان و مبارزه‌ای که در پیش روی داشتند صحبت کرده و با مصطفی چمران نیز دیدار داشته و زیر نظر وی آموزش نظامی دید. و در اواخر سال ۱۳۵۲ به ایران بازگشت.

بعد از مرگ مصطفی خمینی، سید احمد خمینی مسئولیت بیت و دفتر روح‌الله خمینی را در نجف به عهده گرفت. وی در سال‌های اقامت در عراق با افرادی آشنا شد که او را پس از پیروزی انقلاب در عرصه‌های گوناگون یاری کردند. از جمله این افراد می‌توان به محمد منتظری، محمد حسین شریعتی و اردستانی اشاره کرد.

در دوره تبعید روح‌الله خمینی به پاریس

در پی تبعید روح‌الله خمینی از نجف به پاریس، احمد همراه پدرش بود. روح‌الله خمینی در وصیتنامه خویش تصریح کرده که مشاورِ آن سفر، احمد بوده‌است.

سید احمد به همراه پدرش در مهرماه ۱۳۵۷ بغداد را به قصد پاریس ترک کرد.

سید احمد خمینی در پاریس علاوه بر برنامه‌ریزی برای تنظیم امور بیت و دفتر خمینی در نوفل لوشاتو و برگزاری مصاحبه‌های مطبوعاتی و ترجمه مصاحبه‌ها و پیام‌های او و جلوگیری از تحریف آنها، عهده‌دار برقراری ارتباط‌های گسترده و لازم بین گروه‌های مختلف با روح‌الله خمینی بود.

ورود به ایران همراه روح‌الله خمینی و پس از آن

در روز ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ هجری شمسی همراه با روح‌الله خمینی و در پرواز انقلاب به تهران بازگشت و در مدرسهٔ علوی و رفاه تهران مستقر گردید. در اسفند همان سال به همراه پدرش عازم قم گردید.

سید احمد خمینی در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ همراه با پدرش عازم قم گردید و وسایل و زمینه‌های لازم را برای هدایت امور انقلاب و تنظیم امور بیت و دفتر روح‌الله خمینی و تأمین شرایط برای ارتباط‌های گسترده با مردم و مسئولان که روزانه در نوبت‌های متوالی به دیدار روح‌الله خمینی در قم می‌رفتند، فراهم نمود. او مسئول انتقال دستورهای پدرش به مراکز ذی‌ربط بود.

دوران یکسالهٔ اقامت روح‌الله خمینی در قم در فاصله اسفند ۵۷ تا بهمن ۱۳۵۸ که بر اثر عارضه قلبی عازم بیمارستان قلب تهران (شهید رجائی) گردید، دوران تحولات اساسی در نظام سیاسی و اجتماعی ایران بود. در همین مقطع، رفراندوم جمهوری اسلامی و انتخابات خبرگان قانون اساسی و انتخابات نخستین دورهٔ مجلس شورای اسلامی برگزار گردیدند.

نقش در تخریب آرامگاه رضاشاه

روحانی شیعه، صادق خلخالی، در سال ۱۳۵۸ پس از انقلاب اسلامی ایران، در یک گفتگو با رسانهٔ امید ایران، در اشاره به پیش از انقلاب گفت: «وقتی جنازه رضاخان را می‌آوردند ما بنزین تهیه کردیم که جنازه را آتش بزنیم ولی متأسفانه نشد». صادق خلخالی، نخستین حاکم شرعی دادگاه‌های انقلاب در ایرانِ جمهوری اسلامی، که احکام اعدام جنجالی فراوانی را نیز برای خدمت‌گذاران حکومت پادشاهی صادر کرد، در خاطراتش، از خراب کردن آرامگاه رضاشاه در اردیبهشت ۱۳۵۹ گفته‌است: «ما به دفتر امام خمینی رفتیم و طبق معمول از هر دری سخن به میان می‌آمد و گفته شد زمان آن فرا رسیده‌است که مقبره پهلوی خراب شود. ما می‌خواستیم به او و یارانش نشان دهیم که دیگر در ایران هیچ ریشه و پایه و خانه‌ای ندارد». بر پایهٔ بخشی از همین روایت، امکانات را عباس دوزدوزانی، سرپرست وقت سپاه انقلاب اسلامی در اختیار آنان قرار داده بود و به همراهی وی، عازم آرامگاه رضاشاه شد. در شب نخست عملیات خراب‌سازی آرامگاه، احمد خمینی، فرزند رهبر انقلاب اسلامی ایران، خمینی، به آرامگاه شاه آمد و خلخالی این سر زدن را، به عنوان نشانی از موافقت رهبر جمهوری اسلامی دانست. کار تخریب آرامگاه، نزدیک ۲۰ روز ادامه یافت و از دینامیت و جرثقیل هم در این کار، بهره‌برداری شد. این کار با استعلام از شخص خمینی انجام شد.

نخست‌وزیری در دولت بنی صدر

پس از انتخاب ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری، از سوی رئیس‌جمهوری به عنوان نامزد نخست‌وزیری پیشنهاد شد که با مخالفت پدرش از این امر نهی گردید.

نقش سید احمد خمینی در اعدام‌های سال ۱۳۶۷

سید احمد خمینی بعد از مدتی از مخالفان شدید مجاهدین شده و پس از حوادث سال شصت در برابر این گروه قرار می‌گیرد. حسینعلی منتظری نیز در دیدارش با هیئت مرگ از نقش سید احمد خمینی در این ماجرا می‌گوید. منتظری می‌گوید که هیئت مرگ به‌ جای انتقال پیام وی به خمینی موضوع را به احمد خمینی گفته و او در پاسخ گفته توجه نکنید و به کارتان ادامه دهید.

منتظری در دیدار اولش در مرداد ۱۳۶۷ با هیئت مرگ هم به آن‌ها می‌گوید:

شخص احمد آقا، پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل می‌گفت مجاهدین، از روزنامه‌خوانش و مجله‌خوانش و اعلامیه‌خوانش، همه باید اعدام بشوند.

او همچنین در کتاب خاطرات خود دو نامه روح‌الله خمینی برای اجرای اعدام‌ها را دستخط احمد خمینی می‌داند.

ترور ناموفق

در ۲۸ مرداد ۱۳۶۱ از ترور سازمان مجاهدین خلق جان به در برد.

در دوران جنگ

اخبار جنگ از طریق احمد به روح‌الله خمینی می‌رسید و علاوه بر آن، ابلاغ پیام‌های سرّی و علنی خمینی در رابطه با امور نظامی و ارتباط با شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی و شرکت در جلسات شورا و برنامه‌ریزی ملاقاتِ رزمندگان ارتشی و سپاهی و بسیجی با فرمانده کل قوا از دیگر مسئولیت‌های او بود.

سید احمد خمینی پس از درگذشت روح‌الله خمینی

وی پس از مرگ روح‌الله خمینی فاقد قدرت سابق بوده و با وجود انتصاب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی بر اساس حکم سید علی خامنه‌ای دیگر آن نفوذ سابق را نداشت. عضویتش در نهادهای مذکور تا زمان مرگش ادامه داشت. او همچنین عضو هیئت امنای مرکزی کمیته امداد امام خمینی بود. او در همین زمان متنی بلند به نام رنج‌نامه در مورد عزل حسین‌علی منتظری از قائم مقامی رهبری منتشر کرد. احمد خمینی در دومین دوره مجلس خبرگان رهبری نمایندگی استان تهران را بر عهده داشت.

اتهام جعل دست خط روح‌الله خمینی

در سال ۱۳۶۸ نامه ای پس از مرگ خمینی منتشر شد که در پاسخ به نامه محتشمی پور وزیر کشور وقت اعلام شده بود حضور اعضای نهضت آزادی در عرصه‌های مختلف سیاسی ممنوع است متعاقب انتشار این نامه مهدی بازرگان این نامه را جعلی دانسته و سید احمد خمینی را به جعل این نامه متهم کرد. پس از آن اعضای بیت حسینعلی منتظری نیز با تأیید این ادعا اعلام کردند که این نامه جعلی بوده و سید احمد خمینی برخی از نامه‌های منسوب به خمینی را می‌نوشته‌است. متعاقب این ادعاها دادگاهی تشکیل شده تا به موضوع رسیدگی کند ولی با تطویل دادگاه و مرگ بازرگان و احمد خمینی پرونده مختومه می‌گردد.

بنا به اعلام مجید انصاری رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در سالهای بعد با تکرار این اتهام از سوی ابراهیم یزدی قوه قضائیه ماجرا را رسیدگی کرده و با شکایت متقابل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به عنوان متولی این آثار و تأیید اصل این دست خط مطابق با قانون توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حزب نهضت آزادی و دبیرکل وقت آن ابراهیم یزدی به شلاق و سپس به جریمه نقدی محکوم می‌شوند.

از سوی دیگر نهضت آزادی با رد این ادعا اعلام کرده‌است که در زمان حیات مهدی بازرگان جلسه دادگاه با وجود حضور کارشناسان خط شهربانی به علت عدم حضور سید احمد خمینی و بعد از آن تطویل دادگاه تشکیل نشده و نظر کارشناس مستقل در این مورد به ثبت نرسید و در دادگاه دوم نیز صرفاً مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به عنوان متولی و شاکی نظر خود را تأیید کرد.

سید حسین موسوی تبریزی، احمد منتظری برخی از نامه‌های منسوب به خمینی را نوشته سید احمد یا رسولی محلاتی اعلام کرده و گفتند که صرفاً امضای روح‌الله خمینی پای آن بوده‌است.

مرگ

در صبح ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، خبر بستری شدن سید احمد خمینی منتشر شد. گزارش‌های بعدی حاکی از آن بود که عارضهٔ قلبی و تنفسی ناگهانی در حالت خواب سبب ایست کامل قلب و تنفس او برای لحظاتی شد و همین امر موجب بروز سکته مغزی شده‌است. پس از پنج روز، تلاش تیم پزشکی نتیجه نداشت و خمینی در شامگاه ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ درگذشت.

احتمال قتل

بعد از مرگ ناگهانی سید احمد خمینی که بر اساس اعلام منابع دولتی، بر اثر سکته قلبی اعلام شد، شایعاتی در مورد طبیعی نبودن مرگ وی وجود داشت، تا این که بعد از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای در پاییز ۱۳۷۷ و بحث‌هایی که در این زمینه در مطبوعات ایران از سوی دوم خردادی‌ها و رقبایشان جریان داشت، عمادالدین باقی از چهره‌های مطبوعاتی، مدعی شد که سید حسن خمینی به وی گفته‌است که محمد نیازی، رئیس دادگاه نیروهای مسلح، که پرونده رسیدگی به این ماجرا به وی سپرده شده بود، در دیداری با فرزند او سید حسن خمینی گفته‌است که مجرمان قتل‌های زنجیره‌ای گفته‌اند که خمینی توسط محفل قتل‌های زنجیره‌ای کشته شده‌است. این حرف‌ها را عمادالدین باقی در یک جلسه گفتگو و مناظره در جمع دانشجویان در اصفهان که قرار بود علی فلاحیان هم در آن شرکت کند اظهار داشته بود. این گفته او از سوی نیازی تکذیب شد و او به اتهام نشر اکاذیب تحت تعقیب قرار گرفت. عمادالدین باقی از سید حسن خمینی خواستار شد که در زمینهٔ درستی یا نادرستی گفته‌های او اظهار نظر کند؛ که سید حسن خمینی در نامه‌ای، درستی اظهارات عمادالدین باقی را تأیید کرد.

در متن بازجویی‌های معاون امنیتی وزیر اطلاعات وقت و متهم قتل‌های زنجیره‌ای، آمده‌است که وی با اشاره به برخی انتقادات خمینی به وضعیت موجود، گفته: «متأسفانه حاج احمد آقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت.» از آنجایی که اعترافات عاملان قتل‌های زنجیره‌ای در زندان تحت فشار و شکنجه بوده‌است، معتبر بودن آن‌ها مورد تردید است. برخی از آن‌ها به عامل سیا و موساد بودن و نیز قصد انجام عملیاتی ضدحکومتی در حد ترور محمد یزدی، رئیس سابق قوه قضاییه، را اعتراف کرده‌اند.

اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در این باره چنین می‌نویسد: «دربارهٔ شایعات مربوط به مرگ احمد آقا صحبت بود. خیلی شایعات نادرست به خاطر مرگ نابهنگام وجود دارد و به نظر می‌رسد، ضدانقلاب در پشت شایعات باشد. رادیو اسرائیل هم شیطنت می‌نماید.»

در پی اعتراض و ایجاد اختلال در سخنرانی فرزندش سید حسن خمینی در سالگرد روح‌الله خمینی، مهدی کروبی در ۱۷ خرداد ۱۳۸۹ در اعتراض به این واقعه، تهدید کرد که اگر چنین رویدادهایی تکرار شوند او نیز در مورد وقایعی که بر پدر او سید احمد خمینی رفته بود، به روشنگری خواهد پرداخت. محمدجواد اکبرین، پژوهشگر علوم اسلامی در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی گفت که خانواده خمینی «صحبت از وجود شبهه دربارهٔ مرگ او کردند.»

مصرف بی‌رویه دارو

اظهارات منتشر نشده‌ای از اکبر هاشمی رفسنجانی دلیل مرگ احمد خمینی را «اوردوز» خوانده‌است. سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی به صورت علنی در ایران منتشر نشده‌است. دادگاه تجدید نظر حسین دهباشی نیز در حکم خود به‌طور تلویحی دلیل مرگ او را بر اثر مصرف بی‌رویه دارو اعلام کرده‌است.

آثار و تالیفات و پیرامون وی

  • آیینه آفتاب تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
آیینه آفتاب، گزیده‌ای از سخنرانی‌ها، پیام‌ها، مصاحبه‌های سید احمد خمینی است که عمدتاً در دیدارهای مردمی، سمینارها و مصاحبه‌ها ارائه شده و بیانگر برخی از مواضع و دیدگاه‌های اخلاقی، فقهی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وی است. این اثر به زبان عربی ترجمه شده‌است.
  • دلیل آفتاب تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
این کتاب به مناسبت دومین سالگرد درگذشت سید احمد خمینی منتشر شده و حاوی برگزیده‌ای از خاطرات او می‌باشد.
  • فرزند روح‌الله تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
این کتاب برگرفته از مجموعه آثار دو جلدی است که پیرامون زندگی او مطالبی را از زبان و قلم خود وی بیان داشته‌است.
  • گنجینه دل تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
دیباچه کتاب به قلم سید حسن خمینی و کتاب حاوی مصاحبه‌هایی با سید علی خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، مادر و همسر سید احمد خمینی و ده‌ها مصاحبه دیگر با دوستان و همفکران و همراهان وی از جمله مطالب خواندنی و ویژه این مجموعه می‌باشد.
  • رنجنامه: از سوی احمد خمینی خطاب به حسینعلی منتظری نوشته شده‌است. انتشارات دیبا.
مقاله مفصلی که برای توجیه عزل منتظری از قائم مقامی نگاشته شده‌است.
  • مجموعهٔ آثار یادگار امام تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
این مجموعه شامل کلیه سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها و پیام‌ها و نامه‌های سید احمد خمینی است که از سال ۱۳۵۷ تا اسفند ۱۳۷۳ است. این سخنان عمدتاً در جهت تبیین اندیشه‌ها و افکار پدرش روح‌الله خمینی می‌باشد.
  • دیدگاه‌های سید احمد خمینی تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
برگزیده‌ای از مواضع و نظرهای سید احمد خمینی دربارهٔ مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که در مقطع زمانی درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تا آخرین روزهای زندگی اش در دیدار با گروه‌های مختلف مردم و در مجامع گوناگون ابراز شده‌است و این کتاب به زبان‌های اردو، انگلیسی و عربی نیز ترجمه شده‌است.

آثار دربارهٔ وی

  • مهاجر قبیله ایمان اثر: حمید انصاری

مهاجر قبیله ایمان زندگی‌نامه اوست که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به قلم حمید انصاری و با مقدمه فرزندش سید حسن خمینی منتشر شده‌است. این کتاب شامل بیان مطالب ناگفته از زندگی سید احمد خمینی، اسناد و مدارک ساواک، نامه منتشر نشده همراه با عکس‌های چاپ نشده از او می‌باشد.

  • یاد باد آن روزگاران به اهتمام: کاظم رحیمی

این کتاب، دفتر خاطراتی از سید احمد خمینی است، مؤلف مدتی در کنار وی سپری کرد و از شیوه زندگی و اخلاقی او مطالبی را بازگو کرده‌است.

  • یاد یادگار امام تدوین: علی اصغر شعردوست

این مجموعه کوششی است در بازشناسی اندیشه و رفتار و کردار و شخصیت او. اغلب مطالب گردآورده شده در این مجموعه حاصل سخنرانی و اظهار نظر یاران وی است.

  • یادگار ماندگار اثر: منوچهر اکبری

«یادگار ماندگار» عنوان مجموعه مقالاتی است که نویسنده دربارهٔ افکار، اندیشه و مواضع سید احمد خمینی نوشته‌است.

دیدگاه‌ها

مخالفت با گروه‌های ملی‌گرا و نهضت آزادی

سید احمد خمینی در نامه‌ای به عموی خود سید مرتضی پسندیده ضمن انتقاد شدید از ملی‌گرایان، چنین نظری را بیان می‌کند:

این‌ها (ملی‌گراها) اصل و اساس برایشان ریاست است. اگر به میهن هم علاقه دارند، میهنی است که رئیسش آنان باشند… آنان بعد از انقلاب لحظه‌ای در کنار امام نماندند. متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بی‌خبران بود.

وی همچنین در این نامه از نهضت آزادی انتقاد کرد.

حمایت از عزل حسینعلی منتظری

حمایت از رهبری علی خامنه‌ای

سید احمد خمینی در اظهارنظرهایی در سال ۱۳۶۹ با نام بردن از سید علی خامنه‌ای به عنوان شاگرد روح‌الله خمینی و بیان اینکه هیچ‌کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد، حرمت رهبری نظام اسلامی را از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی دانست و از همه خواست تا به دستورهای رهبری عمل کنند. وی در بخشی از این اظهار نظرها می‌گوید:

ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حرکت کنیم. هر چه ایشان گفت گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست… اطاعت از خامنه‌ای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است در خط آمریکاست. من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کرده‌ام که کوچک‌ترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی برخلاف میل رهبری برندارم.

احمد خمینی در دو دوره پیاپی از سال ۱۳۶۸ تا هنگام درگذشت، نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود. وی همچنین از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.

انتقاد از وضعیت و شیوه اداره کشور

او در مصاحبه‌ای که روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳ منتشر شد، (روز سکته و چهار روز پیش از مرگ) سخنان انتقادی تندی از او دربارهٔ اوضاع کشور در گفتگو با هفته‌نامه امید عنوان داشته بود:

ضعف مدیریتی و امنیت پرواز باعث سقوط پی در پی هواپیماهای مسافربری سیویل و نظامی می‌شود و هنوز مرکب خبر سقوط هواپیمای فوکر و آسمان خشک نشده خبر سقوط طیاره دیگری منتشر می‌شود. آیا این هم از توطئه آمریکاست؟ (در سالهای ۷۱ تا ۷۳ شش سانحه هوایی در ایران رخ داد که به‌طور متوسط ۵۰ نفر در هر سانحه کشته شدند).

منابع

پیوند به بیرون

  • باقی، عمادالدین. چرا احمد خمینی توسط تیم ترور قتل‌های زنجیره‌ای وزارت اطلاعات کشته شد، دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳

محتوایی که مشاهده می‌فرمایید به صورت مستقیم از سایت ویکی‌پدیا برداشته شده است و تیم کاکادو هیچ‌گونه مسئولیتی در قبال تولید و انتشار آن ندارد.

😍 خوشحال می‌شیم نظرت رو در مورد این مطلب بدونیم. 😍
تولد‌های امروز

این افراد را هم ببینید


فروردین
اردیبهشت
خرداد
تیر
مرداد
شهریور
مهر
آبان
آذر
دی
بهمن
اسفند