ایرج بسطامی(Iraj Bastami)
ایرج (حشمت اللٰه) بسطامی (۱ آذر ۱۳۳۶ – ۵ دی ۱۳۸۲) خواننده موسیقی سنتی ایرانی بود که نخستین اثر خود را با آهنگسازی پرویز مشکاتیان عرضه کرد. تصنیف گلپونهها سرشناسترین اثر ایرج بسطامی با آهنگی از حسین پرنیا و شعری از هما میرافشار است که پس از مرگ وی، آوازهٔ ملی پیدا کرد. از دیگر آثار معروف او میتوان به تصنیف وطن من با آهنگی از پرویز مشکاتیان و شعری از ملکالشعرای بهار اشاره کرد که از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد.
زندگینامه و آغاز فعالیت هنری
ایرج بسطامی در سال ۱۳۳۶ در شهرستان بم در خانوادهای هنرمند زاده شد. هر یک از اعضای خانواده او، از جد پدری گرفته تا پدربزرگ و پدر در زمینه آواز خواندن و نواختن سازهای مختلف تجربه داشتند. تولد و رشد ایرج در چنین خانوادهای و استعداد ذاتی او موجب شد که از پنج سالگی به آواز خواندن علاقه نشان دهد. این علاقه و پیگیری موجب شد که پدربزرگ به استعداد وی در زمینهٔ آواز پی برده و به دیگران تأکید کند که او در آینده خواننده بزرگی خواهد شد. از این رو، پدر ایرج، فرزند خود را در مسیر یادگیری موسیقی و آواز قرار داد و اینگونه، پدرش نخستین معلم آواز او در خانه شد. ایرج در این سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران به سبک عبدالله دوامی را نزد عموی خود یدالله بسطامی فرا گرفت و در ادامه، در ۲۲ سالگی به جمع شاگردان محمدرضا شجریان پیوست.
فعالیت حرفهای
ایرج بسطامی در نوجوانی مجذوب عموی خود یداله بسطامی شد که مردی مهربان و از نوازندگان چیرهدست بم و معلم موسیقی بود. در همین زمان گروهی با همکاری برادران بسطامی (ایرج، عباس و محمدعلی) و محمدجواد خداوردی (شوهر خواهر ایرج) و نادعلی بنیاسدی و با سرپرستی یداله بسطامی تشکیل شد که در رادیو و تلویزیون آن زمان و اردوهای رامسر برنامه داشتند. پس از آن ایرج با کمک حسین سالاری (از نوازندگان نامدار کرمانی) به کلاس آواز محمدرضا شجریان راه پیدا کرد و به فراگیری آواز و ردیفهای آوازی پرداخت. در آن زمان او علیرغم مشکلات راه و مسافت زیاد، هفتهای یک برای فراگیری آواز از بم به تهران میرفت.
وی پس از چندی اتاقی در محله پامنار تهران اجاره کرد. به دلیل انقلاب، تمرین آواز برای او دشوار شد. اما تا جایی که میتوانست به تمرین ادامه میداد. بسطامی مدتها بعد در خانه محمدرضا شجریان با پرویز مشکاتیان آشنا شد که این آشنایی به همکاری بسطامی و گروه عارف انجامید.
پرویز مشکاتیان دربارهٔ آشنایی خود با ایرج بسطامی گفتهاست: نخستینبار ایرج بسطامی را در خانه محمدرضا شجریان دیدم. در آن زمان ما در گروه چاووش بودیم و به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان به خوانندههایی با صداهای متفاوت نیاز داشتیم. من پشت در کلاس آواز شجریان نشسته بودم تا هنرجوها مرا نبینند. آن جا بود که از صدای بسطامی خیلی خوشم آمد. وی صدای خوبی داشت و مثل همه آدمهای کویرنشین، مهربان و خوب بود. بعد از کلاس مدتی با او صحبت کردم تا با نظراتش دربارهٔ هنر و آواز و انگیزه خواندش آشنا شوم؛ ولی آن قدر ساده یافتمش که مصمم شدم تا با او یک سالی در مورد قضایای پیرامونی سوای موسیقی به گپ و گفتگو بنشینم.
ایرج بسطامی پس از ۷ سال، کلاس شجریان را رها کرد و به فراگیری مبانی موسیقی نزد پرویز مشکاتیان پرداخت و کمکم نخستین آلبومهای خود را با او منتشر کرد. آلبومهای افشاری مرکب، مژده بهار، افق مهر و وطن من در همین دوره عرضه شدند. افشاری مرکب نخستین اثر ایرج بسطامی بود که در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. بدین ترتیب محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان، بسطامی را به جامعه معرفی کردند و اینگونه فعالیت حرفهای ایرج بسطامی به صورت رسمی آغاز شد.
وی در سن ۱۷ سالگی که آشنایی عمیقتری با دستگاههای ایرانی پیدا کرد در آزمون باربد شرکت کرد و مقام دوم را به دست آورد. رادیو کرمان هم به این مناسبت جشنی را تدارک دید.
در واقع پرویز مشکاتیان افشاری مرکب را ساخت و بسطامی در اوج آمادگی آن را اجرا کرد. قرار بود که این برنامه پنج شب در تالار رودکی اجرا شود اما با استقبال گسترده مردم، اجرا دو شب دیگر تمدید شد. بعد از آن نوار افشاری مرکب به بازار آمد. صدای بسطامی با استقبال مردم روبهرو شده بود. گروه عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان و آواز بسطامی برای اجرای کنسرت به اروپا رفت. در آن زمان بسطامی ۳۳ سال داشت و این کنسرتها آغاز موفقیتهای بعدی او بهشمار میآمد.
یکی دیگر از آثار ایرج بسطامی بوی نوروز و حاصل همکاری او با گروه دستان و آهنگسازی حمید متبسم، و از کارهای به یاد ماندنی موسیقی ایران است.
ایرج بسطامی با همکاری کیوان ساکت آلبومهای فسانه و بی کاروان کولی و با کورش متین، سکوت و با حسین پرنیا آلبومهای صوتی خانه بوی گل گرفت، رقص آشفته و حال آشفته و آلبوم تصویری کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) را عرضه کرد.
آلبوم حال آشفته دو بخش دارد که بخش نخست مربوط به کنسرت ایرج بسطامی و گروه همایون در تابستان ۱۳۷۸ در ارگ بم است و بخش دوم با صدای رضا رضایی پایور پس از درگذشت بسطامی اجرا شدهاست.
تصنیف گلپونهها (که بسطامی آن را در آلبوم رقص آشفته منتشر کرد اما پس از مرگ بسطامی نسخههای دیگری از آن در آلبومهای حال آشفته و کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) منتشر شد) پس از مرگ وی در ایران آوازه ملی یافت. این تصنیف، معروفترین اثر ایرج بسطامی است.
کنسرت گلپونهها ۱ چه بسا تنها اثر تصویری رسمی انتشار یافته از ایرج بسطامی، و مربوط به کنسرت او و گروه همایون در کرج (اجرا در زمستان ۱۳۷۸) است. این کنسرت دو بخش دارد؛ کنسرت گلپونهها ۱ (در دستگاه همایون) بخش نخست آن است که از سوی انتشارات آواز بیستون تصحیح و به بازار آمدهاست. بخش دوم این کنسرت که (کنسرت گلپونهها ۲) در دستگاه شور است که هنوز انتشار رسمی نیافتهاست.
کنسرت ایرج بسطامی و گروه دستان نیز اثر تصویر دیگری از ایرج بسطامی است. با این تفاوت که برخلاف کنسرت گلپونهها ۱ به صورت رسمی انتشار نیافته و تنها با یک دوربین از روبرو ضبط شدهاست. این کنسرت در زمستان ۱۳۷۱ اجرا شدهاست.
همچنین آلبوم موسم گل حاصل همکاری او با محمدرضا درویشی بود که در آن برخی از تصنیفهای قمرالملوک وزیری را بازخوانی کرد. این آلبوم به همراه بی کاروان کولی تنها آثار ایرج بسطامی، با سازهای بیشتر غربی، هستند. در این مجموعه پرویز مشکاتیان کار نظارت بر اجرا و نوازندگی سه تار را بر عهده داشت.
فعالیت ایرج بسطامی در ۴۰ سالگی به اوج رسید. او در ۱۴ سال فعالیت، ۱۱ آلبوم موسیقی به یادگار گذاشت. اجراهای ایرج بیشتر با همراهی سنتور بود. در گامهای بلند، هیچکس به مهارت او نمیرسید. همچنین آوازهای دشتی و محای او در کرمان و ایران شهرت بسیاری دارند.
به دلیل مشکلات زندگی، ایرج بسطامی از سالهای پایانی دهه ۷۰ دیگر جدی کار نمیکرد. با این همه پرویز مشکاتیان یادآور میشود که او یکی از پرتیراژترین آلبومهای خود، آلبوم وطن من را منتشر کرد که با شعری از ملک الشعرا بهار ساخته شده و چنین آغاز میشود: ای خطه ایران مهین ای وطن من. این قطعه (تصنیف وطن من) مربوط به آهنگی از پرویز مشکاتیان است که از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد.
بیشتر آثار ایرج بسطامی (مانند بی کاروان کولی، خزان و آرزو و بداهه خوانی و بداهه نوازی) پس از مرگ او انتشار یافتند. ایرج بسطامی، بیشتر پس از مرگ خود به شهرت رسید. بسطامی معمولاً اجازه چاپ تصویر خود روی آلبومهای را نمیداد.
برخی از آثار بسطامی که پس از مرگ او انتشار یافتهاند مربوط به اجراهای خصوصی و ضبطهای خارج از استودیوی او هستند (مانن خزان و آرزو) و طبق آنچه روی جلد آلبوم خزان و آرزو نوشته شده، از کیفیت استاندارد برخوردار نیستند. هر چند پیش از انتشار پالایش و تصحیح شدهاند.
زندگی شخصی
ایرج بسطامی در اوج فعالیت هنری خود با مرگ یکی از برادرانش (نصرتالله بسطامی) روبرو شد که علاقه زیادی به برادرش داشت. از این رو برای سرپرستی خانواده او به بم بازگشت. زمانی که ایرج برای یادگیری آواز به تهران رفته بود، نصرتالله مخارج زندگی او را میپرداخت و این بار نوبت ایرج بود که به بازماندگان نصرتالله ادای دِین کند.
بسطامی، ازدواج نکرد و با اینکه در فقر به سر میبرد سرپرستی خانوادهٔ برادرش (نصرتالله بسطامی) را بر عهده گرفت.
او به دور از جنجال و هیاهو در شهرستان بم و استان کرمان، به تدریس آواز به جوانان محروم و مستعد بم و سرپرستی خانواده برادرش پرداخت.
درگذشت
وی که در اواخر عمر به زادگاهش بم بازگشته بود و در خانهٔ کاهگلی پدرش زندگی میکرد، در ۵ دی ۱۳۸۲ در پی زمینلرزه بم زیر آوار ماند. به این ترتیب، او و خانواده برادرش (به جز خاطره، دختر برادر ایرج) درگذشتند.
پس از مرگ
پس از زمینلرزه بم، فاطمه بسطامی (خواهر ایرج) و محمدعلی بسطامی (برادر ایرج) بنیاد فرهنگی هنری ایرج بسطامی را بنیان گذاشتند که از فعالیتهای آن میتوان به معرفی افراد بااستعداد در موسیقی به جامعه، برگزاری مراسم نکوداشت پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی اشاره کرد.
محمدعلی بسطامی در گزارشی از نشست مطبوعاتی نخستین جایزه آوازی ایرج بسطامی دربارهٔ معرفی جوانان اهل موسیقی به جامعه با بیان این که شجریان و مشکاتیان، ایرج را به جامعه شناساندند گفت: به یقین ما در همه مراحل کاری (معرفی موسیقی دانان به جامعه و..). مدیون این دو بزرگ هستیم. البته یکی دیگر از فعالیتهای این بنیاد تقدیر از هنرمندان در زمان حیاتشان است که دراینباره میتوان به مراسم بزرگداشت پرویز مشکاتیان اشاره کرد.
همچنین کتابی به نام سکوت گویا از سوی انتشارات آتنا منتشر شده که در آن نوشتههایی دربارهٔ ایرج بسطامی و آثار وی گرد آمدهاست. مسعود زرگر این کتاب را از مقالات و نوشتههای کسانی چون علی شیرازی گرد آوردهاست.
سخن پرویز مشکاتیان در مصاحبهای دربارهٔ ایرج بسطامی: «تنها افتخارم در زندگی این است که ترانه وطن من با صدای ایرج، از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد.»
سخن محمدرضا شجریان دربارهٔ ایرج بسطامی: بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من میخواهم این گوهر را شکل بدهم. او ۶ سال شاگرد من بود. تا میانه دوره عالی هم با من کار کرد. آینده خوبی برایش پیشبینی میکردم. گلی بود که زود پرپر شد.
آثار
منابع
پیوند به بیرون
- وبگاه رسمی بنیاد فرهنگی ایرج بسطامی (www.iraj-bastami.com)
محتوایی که مشاهده میفرمایید به صورت مستقیم از سایت ویکیپدیا برداشته شده است و تیم کاکادو هیچگونه مسئولیتی در قبال تولید و انتشار آن ندارد.